سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فقط می دوید - سفیران عشق

فقط می دوید

جمعه 87 خرداد 24 ساعت 1:44 صبح

سوزش درد را که احساس کردم، افتادم.

بعد از چند لحظه احساس کردم در حال تکان خوردن و جابجا شدنم. چشمم را که باز کردم، دیدم روی دوش فرمانده عملیاتم.

گذاشته بودم روی دوشش و می دوید طرف آمبولانس.

خون صورتم می رفت تو یقه اش.

اما او فقط می دوید.

 


نوشته شده توسط : رهروان

نظرات دیگران [ نظر]



سفارش تبلیغ
صبا ویژن